غرور

 

 آنگاه که غرور کسی را له می کنی،   

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،   

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،   

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،   

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش   

را نشنوی،   

آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،   

می خواهم بدانم،   می خواهم بدانم ...............................

دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی   

تا برای خوشبختی خودت دعا کنی 

  

Askim فاطمه خوشبختی من آن زمانی است که شما خوشبخت 

باشید دوست داشتم همیشه در کنارت می بودم   

اما افسوس که زندگی قصه تلخ جدائیهاست . 

 

  

نظرات 10 + ارسال نظر
fatema سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:41 ب.ظ

ina ro vase ki neveshti?

نه منظورم شما یکی نبودید یه نفر دیگه هست

[ بدون نام ] چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:30 ب.ظ

ey baba
man ke nagooftam ke u ba mani ke
shoma ke mano nemishnasi ke bekhay vase man benevisi ke :))
harfa mizaniaaaaaaaaaaaaaa

محبوبه هستی پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ق.ظ http://ens.blogfa.com/

سلام جناب آقا رضا
ظاهرا وبلاگ خوبی داری ولی این تصویر اخیر در این پست شایسته نیست. لطفا تصویری دیگر جایگزین کنید. زیرا ....

سکوت چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ق.ظ http://www.msba.parsiblog.com

سلام خوب هستید؟
وبلاگ قشنگیه
سعر می سرایی؟
من دل شکسته هستم
برای یه نفر یه شعر میخوام
برام میسازید؟

حسین رضایی جمعه 15 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:38 ق.ظ http://hosseinrezaei.com

سلام رضا جان
آخی چه سوزناک نوشتی این دفعه
اشک نزدیک بود دربیادا
بی خیال ،خودتو ناراحت نکن دیگه
به کلبه منم سر بزن
نگفتی واسه کی بوده ها،؟؟؟؟؟؟

محبوبه هستی شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:19 ب.ظ http://87643308042

دوست گرامی! برایم نوشته بودی که «رقص هندی را از نماز مادرم بیشتر دوست دارم زیرا....» من هم به بصیرت در عمل احترام یم گذارم می پذیریم که باید امور را با عشق انجام داد ولی یک سوال: تاثیر زهری که با عشق خورده شود با آبی که از روی عادت نوشیده شود چه فرقی با هم دارد؟

محبوبه هستی شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 03:20 ب.ظ http://ens.blogfa.com/

دوست گرامی! برایم نوشته بودی که «رقص هندی را از نماز مادرم بیشتر دوست دارم زیرا....» من هم به بصیرت در عمل احترام یم گذارم می پذیریم که باید امور را با عشق انجام داد ولی یک سوال: تاثیر زهری که با عشق خورده شود با آبی که از روی عادت نوشیده شود چه فرقی با هم دارد؟

حسین رضایی سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ب.ظ http://hosseinrezaei.com

سلام رضا جان
آپم
یه سر بیا اونورا

[ بدون نام ] جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:06 ب.ظ

سلام
آقا رضا، احیانا این تصویر که خدای نکرده مشکل شرعی نداره!
اشتباه نکنم تصویر 2 تا خانم lez هستن ها! که دارن...!؟
برش دار اخوی!

صفری کیا ناصر شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:21 ب.ظ http://resan64.parsiblog.com

دکتر دستت درد نکنه اتفاقا تصویرت خیلی قشنگه،یه بیتم از عشق برات میفرسم ماله ابوسعیده میگه: عاشق چو شدی تیغ ب سر باید خورد زهری که رسد همچو شکر باید خورد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد