عطر گیسویت

 

دیشب نسیم : عطر گیسویت را برایم آورد.  

نمی دانی چه سر مست شدم. تا صبح از سرذوق روی تک تک ستاره ها را می بوسیدم.  

 

می بینی چه کرده ای با این دیوانه؟!
حکایت عطر گیسوی تو و ذوق من، شده است همان مثل پیراهن یوسف و چشمان در حسرت مانده یعقوب. بگذریم...
نمی دانی چقدر دلتنگت هستم.  

 

از آن دلتنگی هایی که مدام نگاهم تار می شود.  

هنوز نفهمیده ام رابطه بین دلتنگی و تار شدن نگاهم چیست!  

هنوز نمی دانم،  

دلتنگی ام برای دوری از توست یا حسرت نداشتن تو!
گفته بودی، وقتی بروی دلتنگی ها را هم با خود می بری.  

 

پس چرا هنوز هم هر غروب باز چشمانم به آسمان خیره می شود و جریان خون در رگهایم کُند؟... آنقدر کُند که، گاهی اوقات یقین می کنم روحم سفر به ابدیت را آغاز کرده است.
راستی... خوب شد صحبت به اینجا رسید! نازنین تو را به باران سوگند، پاسخ سؤال همیشه بی پاسخم را  بده... 

 


می گویند هر زمان که روح پرواز به سوی ابدیت را آغاز کند، می تواند روح همسفرش را انتخاب کند... نازنین! می توانم امید داشته باشم به پرواز روح هایمان در کنار هم؟... 

 


چرا سکوت کردی؟... نکند باز هم سؤالم کودکانه بود؟! آه مهربانم، جسارتم را ببخش... روح تو آنقدر زلال است که شرمش می آید با ناپاکان همجوار شود. روح تو را چه به ما... همان قدر هم من را کفایت است که می گذاری حسرت نگاهت بر دلم بماند! و الا خیال پیوند ابدی من و تو... 

 


باشد! ادامه نمی دهم. 


همینقدر بگویم که تا همیشه شیدایت می مانم، و چشمداشتی هم ندارم. هر چه باشد من از تبار مجنونم، و فرهاد در گوشم اذان عشق را زمزمه کرده است. 

 

 

باشد که... 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
درنا پنج‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:07 ب.ظ http://www.dorna-1187.blogfa.com

سلام
خوبین؟
مرسی بابت نظری که برای وبم گذاشتین.
عطر گیسویت رو خوندم قشنگ بود
بازم به من سر بزنید خوشحال می شم
بای

سارا جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:33 ب.ظ http://sara-heart.blogfa.com

بگذار آدمها تا می توانند سنگ باشند تو از نژاد چشمه باش . زرتشت

سارا جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:35 ب.ظ http://sara-heart.blogfa.com

سلام.مرسی خوبم که سرزدی!اهنگ هم قابلت رو نداشت!

hossein rezaei شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:14 ق.ظ http://www.rezaei307.blogsky.com

سلام رضا جون
خوبی عزیز؟
بازم مثل همیشه خوب و قشنگ نوشتی
به کلبه منم بیا
تازه آپ کردم
یا علی

مریم(مهتاب عشق) سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:16 ب.ظ http://sanjenaaaaaa.blogfa.com

نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته
به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
تو دنیای منی بی انتها و ساکت و سرشار
و من تنها در این دنیای دور از غصه مهمانم

سلام
وبلاگ زیبایی دارید.براتون بهترینها رو از خدا می خوام.
[گل]
شاد و سربلند باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد